سواد فناورانه شامل سه بعد
دانش،
روش های تفکر و عمل
و ظرفیت ها می شود.
بر این اساس می توان گفت شخص باسواد فناورانه باید از دانش اساسی در فناوری برخوردار بوده، دارای ظرفیت های عملی اساسی مانند کار با رایانه و شناسایی و تعمیر ابزارهای فناورانه (به طور کلی باید قادر به ارائه رویکرد برای حل مسائل) باشد. و در نهایت قادر باشد به طور انتقادی در مسائل فناورانه تفکر و مطابق آن عمل کند.
چندین سال قبل رفته بودم مشهد مثل هر سال وهر دفعه در مدرسه پریزاد مجلس پرسش وپاسخ سیاسی، اجتماعی،مذهبی بر پا بود....
توی آن همه هیاهو...روستایی دستش را بلند کرد که حاج اقا،ما تو روستا هستیم،احکام درست را از کی بپرسیم؟
گفت:از روحانی روستا
گفت:نداریم
+از یک عالم بپرس
-به عالم دسترسی نداریم
+ تلفن دارید؟
-بله
+تلفن بزن به دفتر مراجع
-چند بار زدم کلی معطل شدم اما خیلی دیر جواب می دن،یا نمی دن
+به اینترنت دسترسی دارید؟موبایل وصل شده به اینترنت؟
-بله، بله
+از عالم و روحانی محترم گوگل بپرس (خودش جواب درست را از مراجع مختلف داره،بهت می ده)😊وصلت می کنه به سایت هر مرجعی خواستی....درست تر از من هم جواب می ده😊
کلی خندیدیم و اما بعدا، هرگاه توی جغرافیا گیر کردم،از جغرافیدان بزرگ گوگل پرسیدم!
هر وقت سوالی در زمینه شعر و فلسفه داشتم، از حکیم و استاد گوگل پرسیدم!
هرگاه خواست ببینم چیزی درست است یا جعلی، رفتم خدمت استاد گوگل رسیدم!
هر وقت از روز و شب در هر جا خانه یا خیابان به مشکلی برخوردید خدمت جناب حکیم زمانه و جامع علوم گوگل برسید 😊 (حضرت عباسی این القاب طنز است،کسی بعدا نیاد بگو که شما گفتی گوگل حکیم است و....)...
هیچ خبر اصلی نیست که در سایت های رسمی و معتبر درج نشده باشد.فقط کافی است خدمت گوگل برسیم و از خدماتش استفاده کنیم....
القاب گوگل طنز است،اما اطلاعاتش راهگشای است
سواد رسانهای یعنی:
مهارت ها و آگاهی لازم در برخورد عاقلانه با رسانه ها
آگاهی از مقاصد و اهداف صاحبان رسانه
شناخت تأثیر پیام ها بر افکار
رسانه؛ مثل چاقوست، مثل تفنگ، مثل دینامیت و....
می شود با آن میوه را پوست کند و خورد، می شود شکم کسی را درید!
می شود با آن دفاع کرد، اکتشاف معدن انجام داد می شود با آن کسی را کشت جایی را منفجر کرد.
رسانه مهم نیست؛ هر چند مهم است؛ اما این همه چاقو، تقنگ، دست مردم است چرا شاهد قتل های فراوان نیستیم؟ چرا مردم دایما با چاقو به هم حمله نمی کنند؟ نمی کشتند؟
تربیت و فرهنگ مانع استفاده نا درست از ابزار و اشیا ست.
برای این دو چیز باید هزینه بشود که یا نمی شود یا کم می شود وناچیز.
هزینه های میلیاردی برای ایجاد مانع چه پیامدی در بر داشته؟! آیا تا الان چیزی را تغییر داده، مردم و حتی مسئولان در توییتر ، تلگرام .... نیستند؟!
هیچ وقت محدویت فرهنگی، مصونیت فرهنگی به همراه نخواهد آورد؛ هیچ وقت!
رسانههای اجتماعی افراد دور را به هم نزدیک میکنند و افراد نزدیک را از هم دور. اینکه با استفاده از این رسانهها میتوان با دوستان قدیمی، آشنایان و فامیلهای دوریا افراد جدید در ارتباط بود ، احساس شیرینی است. اما استفاده از این رسانهها زمانی فرد را دچار مشکل میسازد که غرق در این احساس شیرین از اطرافیان خود غافل میشود.
نمونۀ بارز این غفلت را میتوان در شکایتهای پدربزرگها و مادربزرگها مشاهده نمود؛ زیرا در مهمانیهای خانوادگی نیز دیگر کسی به آنها و خاطرات و داستانهای آنها توجه زیادی ندارد و بیشتر افراد خانواده مشغول ردوبدل کردن پیام در شبکههای اجتماعی هستند و در بسیاری از موارد این پیامها برای اعضای دور از خانواده است، بدون اینکه به دلخوری اعضای نزدیک توجه شود.
منبع:همشهری انلاین
تا دو سال قبل اگر مدیری در مدرسه دست دانش آموز موبایل می دید، چه ها که نمی کرد، انگار جرم عظیمی رخ داد و یا جنایت بزرگی به وقوع پیوسته ! و خانواده چرا کوتاهی کرده!
الان اگر دست دانش آموزی موبایل نباشد روزانه، باز همان مدیران تماس می گیرند و جوری حرف می زنند که انکار خانواده سبب تعطیلی علوم شده!
خدایا ، چرا این قدر فاصله این حجم از افراط تا تفریط کوتاه شده!
آموزش سواد رسانه ای غالباً از یک الگوی آموزشی مبتنی بر پرس و جو استفاده میکند که افراد را ترغیب میکند
در مورد آنچه تماشا میکنند، میشنوند و میخوانند سؤال کنند.
تفکر در آموزش سواد رسانه ای ابزاری است برای کمک به افراد در تجزیه و تحلیل انتقادی پیامها،
تحلیلهای انتقادی میتواند شامل شناسایی نویسنده، هدف و نقطه نظر، بررسی تکنیکهای ساختمانی و ژانرها، بررسی الگوهای نمایندگی رسانهها و کشف تبلیغات، سانسور و...
استراجن؛نویسنده دهه پنجاه وشصت میلادی امریکا:
%90درصد همه آنچه منتشر می شود چرند است.
حرف او به عنوان قانون استراجن در تاریخ ضبط شده است
THEODORE STURGEN
رسانه های نوشتاری (مانند کتاب و روزنامه ها) بر مخاطب دیرتر اثر می گذارند
اما از نظر افزایش تمرکز ودقت ودرک وفهم مطالب وپیامها رسانه های نوشتاری موفق ترند
انتقال پیام از طریق بازی های رایانه ای وشبکه های اجتماعی واینترنت سریعتر صورت گرفته و سریعتری است اما اثر گذاری شان به لحاظ میزان ماندگاری، افزایش تمرکز و درک و فهم پیام ها کمتر از رسانه های نوشتاری است.