آیا حواس پنجگانه همه ی حواس آدمی است است ، آیا جهان را می شود با حواس پنجگانه درک کرد؟
اطلاعات اولیهی ما از طریق حواس ظاهری (دیدن، شنیدن، بوییدن، چشیدن و لمسکردن) به دست میآید و آنچه که ما درک میکنیم ناشی از تجزیه و تحلیل این اطلاعات توسط مغز و استخراج معنا و مفهوم از دریافتهای خویش میباشد.
پس ترس را شادی را اندوه را امید را ، احساسات را و...با چه قوایی می سنجیم و حس می کنیم.؟
تفکر سبب می شود به حواسی فراتر از حواس پنج گانه فکر کنیم؟
سواد رسانهای یعنی:
مهارت ها و آگاهی لازم در برخورد عاقلانه با رسانه ها
آگاهی از مقاصد و اهداف صاحبان رسانه
شناخت تأثیر پیام ها بر افکار
کسی که خواندن ونوشتن را بلد نیستند؛ می گوییم بیسواد است ، بی سواد سیاه..... یعنی نمی توانند روی کاغذ سفید بنویسند و سیاهش کنند!
اما کسانی که چنین توانایی را دارند، کلی مدرک و دستک هم دارند،کلی عنوان علمی.... باید با سواد باشند ؛ ظاهرا هم هستند ، از بیسوادی سیاه پاک هستند ، اما رسالت علم،رسالت انسانی، را فراموش می کنند، فهمی از علم ندارند... اینان بیسواد هستند اما از نوع سفید.... ذهن و فکرشان خالی وسفید است, چیز آن را پر نکرده،توهم دانایی دارند؛ مثل بادِ باد بادک که نه فایده ای برای خود دارد نه برای بادبادک ، با کوچک ترین تلنگری می ترکد؛ نه از باد چیز می ماند نه از بادبادک..... مشکل امروز جامعه ما بیسوادی است آن هم از نوع سفیدش!
رسانه؛ مثل چاقوست، مثل تفنگ، مثل دینامیت و....
می شود با آن میوه را پوست کند و خورد، می شود شکم کسی را درید!
می شود با آن دفاع کرد، اکتشاف معدن انجام داد می شود با آن کسی را کشت جایی را منفجر کرد.
رسانه مهم نیست؛ هر چند مهم است؛ اما این همه چاقو، تقنگ، دست مردم است چرا شاهد قتل های فراوان نیستیم؟ چرا مردم دایما با چاقو به هم حمله نمی کنند؟ نمی کشتند؟
تربیت و فرهنگ مانع استفاده نا درست از ابزار و اشیا ست.
برای این دو چیز باید هزینه بشود که یا نمی شود یا کم می شود وناچیز.
هزینه های میلیاردی برای ایجاد مانع چه پیامدی در بر داشته؟! آیا تا الان چیزی را تغییر داده، مردم و حتی مسئولان در توییتر ، تلگرام .... نیستند؟!
هیچ وقت محدویت فرهنگی، مصونیت فرهنگی به همراه نخواهد آورد؛ هیچ وقت!
خیلی از ما ها در شبکه های اجتماعی سرگردان می چرخیم،
از این کانال به آن کانال!
از این گروه به آن گروه!
از این اپلیکیشن به آن اپلیکیشن!!
اگر می خواهیم از این سرگردانی در آییم
باید هم کانال ها و گروه ها و اپلیکیشن های خود را محدود کنیم
و هم برا اساس آنچه نیازمندیم در شبکه اجتماعی فعالیت کنیم و دست از چرخیدن و کنجکاوی بیهوده بر داریم!
از چیز های تکراری دل بکنید، اگر یک هفته و یک ماه یک سال هم اخبار را گوش نکنید، ( که فلان جا انفجار شد، فلان مسئول تایید یا تکذیب کرد،فلان کس سخنرانی کرد، فلان جا آتش گرفت، فلان چیز قیمتش چنین و چنان شد و... )که هر روز تکرار می شود ...نبینید و نخوانید،نشنوید هیچ اتفاقی نمی افتذ؛ شما نمی خواهد اخبار را دنبال کنید، هر جا ضرورت ایجاد شود اخبار خودش دنبال تان می کند!
و اصلا اخبار چه تاثیری در زندگی شما دارد؟
ده خبری که ماه گذشته یا سال گذشته .... زندگیتان را تغییر داده نام ببرید؟!
رسانههای اجتماعی افراد دور را به هم نزدیک میکنند و افراد نزدیک را از هم دور. اینکه با استفاده از این رسانهها میتوان با دوستان قدیمی، آشنایان و فامیلهای دوریا افراد جدید در ارتباط بود ، احساس شیرینی است. اما استفاده از این رسانهها زمانی فرد را دچار مشکل میسازد که غرق در این احساس شیرین از اطرافیان خود غافل میشود.
نمونۀ بارز این غفلت را میتوان در شکایتهای پدربزرگها و مادربزرگها مشاهده نمود؛ زیرا در مهمانیهای خانوادگی نیز دیگر کسی به آنها و خاطرات و داستانهای آنها توجه زیادی ندارد و بیشتر افراد خانواده مشغول ردوبدل کردن پیام در شبکههای اجتماعی هستند و در بسیاری از موارد این پیامها برای اعضای دور از خانواده است، بدون اینکه به دلخوری اعضای نزدیک توجه شود.
منبع:همشهری انلاین